ماجرای محجبه شدن دخترانی که سردار دلشان را برد!
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۰۹۶۴۸
خبرگزاری فارس البرز-طیبه جواهری: بیش از یک سال است که یاد سردار بیشتر از همیشه در قلب و ذهن ما جای گرفته است؛ هر روز و هرلحظه در فضای مجازی و تلویزیون ومحل زندگی خود چشم چرخاندیم تا نشانی از یار گمشده خود بیابیم، در این میان تنها عکسها و فیلمهای کمتر دیده شده از او به دست ما میرسید که درس مهربانی، اقتدار و مرد خدا را بودن را برای ما تداعی میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینکه چه یادگاریهایی از حاج قاسم برای دنیای ما به جا مانده است را تاریخ قضاوت خواهد کرد، اما کمی دقیق شدن در گروههای مردمی انقلابی میتوان سیره و روش زندگی او را دریافت و یادگاریهای بسیاری که شاید از نظر خیلیها هم پنهان باشد.
یادگاری سردار حاج قاسم سلیمانی تنها انگشتر دستش نبود؛ مردانگی، شجاعت، غیرت، اقتدار، خداشناسی و خداترس بودن، تحت امر ولی بودن، شیوهزندگی و نگرش او و حتی تصویر مهربانش از پشت شیشه سنگی تلویزیون برای ما درسی بود که امروز به یادگاری یار تبدیل شده است.
و چه بسا افرادی که ساده از کنار این یادگاریها نگذشتند و شیوه زندگی خود و نوع نگرششان نسبت به جهان هستی متحول شده است.
در ادامه پای درد و دل دو دختر البرزی نشسته ایم که پس از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی مسیر جدیدی را برای ادامه زندگی خود انتخاب کرده اند؛
مریم قوچ پور، جوان ۲۰ ساله فعال حوزه فرهنگی و جهادی و از اهالی شهرستان نظرآباد-البرز است که در خانواده معمولی بزرگ شده و در رابطه تغییر مسیر زندگی اش برای ما میگوید: خاله ام از کودکی داستانهای قرآنی برایم تعریف میکرد و با گذشت زمان در این مسیر و خواندن کتاب داستانهای قرآنی هر روز علاقه مند تر به این مباحث بودم اما زمانی که به سن تکلیف رسیدم با روسری درگیر بودم تا بتوانم حجاب کامل داشته باشم.
این دختر جوان فعال فرهنگی ادامه میدهد: برخی مواقع سعی میکردم چادر بپوشم و براین باور بودم که برای این چادر و حجاب خونهای زیادی ریخته شده، پس باید قدر چادر را بدانم و درست از آن استفاده کنم.
او میگوید: سال ۹۷ حاجتی در دل داشتم و تصمیم گرفتم با نذر حجاب به خواسته ام برسم، در این مسیر از ائمه خواهش کردم به من کمک کنند تا در این مدت ادای نذر ارزش واقعی چادر را درک کنم.
نذر حجاب داشتم تا به حاجت ام برسم، اما بعدش نتونستم دیگه چادر رو در بیارم، نمیدونستم دقیقا چرا باید حجاب داشته باشیم، اما بعد از شهادت سردار در مورد مکتب حاج قاسم و مذهب شیعه بیشتر تحقیق کردم و الان با درک و آگاهی کامل حجابم رو حفظ میکنم.
مریم ادامه میدهد: همیشه برای حفظ حجاب احترام خاصی قائل بوده اما هیچ وقت درکی از چرایی لزوم رعایت و حفظ حجاب نداشته ام.
این جوان دیار نظرآباد در ادامه به خاطراتی از شنیدن سخنرانیهای سردار دلها و ابعاد شخصیتی این شهید گریزی میزند و میگوید: پس از شهادت سردار این جرقه در ذهن من زده شد که در مورد دین، مذهب، مکتب و شخصیت سردار تحقیق کنم.
او در ادامه به دلایل دشمنان انقلاب اسلامی برای ادامه دشمنیها اشاره ای میکند و میگوید: من متوجه شدم مشکل دشمنان با ما مسائل علمی نیست بلکه پیشرفت علم برای ما از نظر آنها زنگ خطر است، در اصل جمهوری اسلامی و شیعه ها خار چشم دشمنان شده اند.
مریم در حالی چشمان خیسش خیره به عکس سردار سلیمانی شده بود، ادامه میدهد: بعد از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی مسیر زندگی ام تغییر کرد و متوجه شدم برای چه باید چادر و حجاب داشته باشم.
سردار تحت امر ولی فقیه بود، این به من میآموزد تحت فرمان رهبر باشم
این جوان پیرو خط انقلاب در ادامه با به چند بند وصیت نامه سردار سلیمانی اشاره میکند و میگوید: چنین شخصیتی که دل همه ایرانیها داغدار کرد تحت فرمان مقام معظم رهبری بود و آقای خامنه ای عزیزدل خود مینامند؛ این بخش از وصیت نامه به من میآموزد که باید تحت فرمان ولی فقیه باشم.
او میگوید: دشمنان سعی دارند با هجمه گسترده فرهنگی قشر جوان و نسل آینده کشور را به بیراهه بکشانند، به نظر من باید برای پیروزی در جنگ نرم باید نوجوانان و جوانان را آگاه کنیم تا مسیر درست قدم بردارند؛ با ادامه دادن مسیر این شهید والا مقام برای رسیدن به دین و رستگاری تلاش کنیم.
مریم در آخرین جملاتش در پاسخ به این سوال که اگر سردار سلیمانی را ببیند به او چه خواهد گفت، میگوید: هر روز سردار در کنار خودم میبینم، با او درد و دل میکنم و از او برای ادامه مسیر زندگی ام کمک و یاری میخواهم، او همیشه برای من یک راهنما و امداد خواهد بود.
فیلم|مصاحبه دو دختر البرزی که پس از شهادت سردار مسیر زندگیشان تغییر کرده است
اما سارا پناهی، دیگر دختر نوجوان نظرآبادی است که 15 سال سن دارد و در رشته علوم انسانی تحصیل میکند، او دوران کودکی خود به دور از دغدغههای دیگر، شیطنت کرده و به گفته خودش دنبال رو مد روز بوده.
این دختر نوجوان که در 15 سالگی با پوشش معمولی بود و پس از شهادت سردار زندگی اش متحول شده است، میگوید: پیش از شهادت سردار هیچ شناختی از ایشان نداشتم و حتی عکس او را نیز ندیده بودم؛ روزی که خبر شهادت سردار سلیمانی را شنیدم از اتاقم بیرون آمدم و عکس او را در قاب تلویزیون برای اولین بار دیدم، همان لحظه نور و مهربانی چهره سردار زندگی من را متحول کرد و تصمیم گرفتم در مسیر ایشان گام بردارم.
قبل از شهادت حاج قاسم، او را نمیشناختم اما پس از شهادت ایشان و بادیدن عکس او مهربانی و نورانی بودن چهره اش باعث شد جرقه ای برای آغاز زندگی جدید در ذهن ام زده شود و شروع کردم در رابطه با ایشان تحقیق کردن.
سارا از تحقیقات در مورد مسیر زندگی سردار میگوید و ادامه میدهد: با انجام یک سری تحقیقات و دیدن سخنرانیهای سردار سلیمانی چادر را به عنوان پوشش برای خودم انتخاب کردم.
او میگوید: حاج قاسم در یکی از سخنرانیهایش خطاب به دختران بدحجاب میگوید: «من اصلاً قبول ندارم در بین بچهحزباللهیها بگیم این آدم با اون شکل و قیافست...! همان دختر کمحجاب، دختر منه، دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما، اما جامعه ماست.» این جمله سردار دلها خیلی مرا تحت تأثیر قرار داد و با خود گفتم حالا که مردی به این بزرگی به ما لطف دارد چرا در مسیر او قدم برنداریم؟
این نوجوان نظر آبادی تغییر نظر و سوق دادن نگرش قشر جوان به سمت و سوی دیگر را کاری دشوار میداند و میگوید: نمیتوان کسی را اجبار کرد که چگونه پوشش داشته باشد اما با درک رست موقعیت و شرایط و تبیین مسائل روز میتوان آنها را آگاه کرد تا مسائل این چنینی راحت تر مورد قبول واقع شود.
او در رابطه با بر خورد دیگران پس از تغییر نگاه و عوض شدن پوشش خود اینگونه میگوید: رفتار دوستانم با من تغییر کرد چه بسا بعضی از آنها دیگر با من در ارتباط ندارند ولی درون خود احساس رضایت داشتم و دوستان جدیدی پیدا کردم که طرز نگرش و حال درونی امروز من نزدیک تر هستند.
بعد از چادری شدنم رفتار دوستانم با من تغییر کرد و سعی کردم دوستان جدیدی را برای خودم انتخاب کنم، هر شب برای جای خالی سردار اشک میریزم و از او میخواهم مرا در مسیری که به من نشان داده است کمک کند.
سارا در پاسخ به این سوال که اگر روزی سردار سلیمانی را ببینی به او چه میگویی؟ گفت: در خلوت خودم در هنگام نماز همیشه با سردار درد و دل میکنم و از او تشکر میکنم که مسیر زندگی ام تغییر کرد؛ شبی نیست که قبل از خواب برای جای خالی سردار در کشور، اشک نریزم؛ من زندگی امروزم را مدیون این بزرگوار میدانم و قول دادم که از مسیری که در پیش گرفته ام منحرف نشوم.
سردار قاسم سلیمانی دیدگاه باز و پدرانه ای نسبت به مقوله حجاب داشت. او دیدگاه های تنگ نظرانه و تقسیم جامعه به بی حجاب و باحجاب و کم حجاب را بر نمی تافت و می گفت همه این ها خانواده ما هستند. او معتقد بود که این تقسیم بندی ها خلاف منافع ملی است و مردم را از انقلاب می راند.
دو نمونه از دیدگاه های آن شهید را مرور میکنیم:
اینکه در جامعه مدام بگوییم او بیحجاب و این باحجاب است یا اصلاح طلب و اصولگراست، پس چه کسی میماند؟ اینا همه مردم ما هستند. آیا همه بچههای شما متدیناند؟ آیا همه مثل هم هستند؟ نه. اما پدر، همه اینها را جذب میکند و جامعه هم خانواده شماست.
اینکه بگوییم من هستم و بچههای حزب اللهی خودم، اینکه نمیشود حفظ انقلاب.
دعای خیر مرد میدان داستان ما همیشه و همه جا برای همه مردم بود؛ او انسانها را فارغ از سن و جنسیت، دین و مذهب، دختری یا پسر بودن، پیر یا جوان بودن، با هر نگرش سیاسی و در هرجای دنیا میدید. و چه زیباست که دعای این مرد خدا برای زندگی تکتک ما مستجاب شود.
سردار حاج قاسم سلیمانی که در طول زندگی پر مهرش مسیرهای سختی را طی کرده بود برای بهتر شدن، رفاه و آسایش مردم تلاش کرد و همواره درصدد بود تا به فرزندان شهدا مهر و محبت هدیه کند. حالا که جای او خالیست نوبت آینده سازان این مرز و بوم است که با الگوگیری از مسیر زندگی او برای امنیت و دفاع از کشور تلاش کنند.
انتهای پیام/ج
منبع: فارس
کلیدواژه: سردار سلیمانی مکتب حاج قاسم دختران محجبه نذر حجاب یادگاری از سردار سردار حاج قاسم سلیمانی پس از شهادت سردار سردار سلیمانی ادامه می دهد مسیر زندگی زندگی ام برای ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۰۹۶۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای بدن رنجور سردار آزمون چیست؟
سردار آزمون، ستاره ایرانی این روزهای باشگاه رم، رفتهرفته به پایان قرارداد قرضیاش با این باشگاه ایتالیایی نزدیک میشود و از همین حالا معادلات آینده او در حال بررسی است. سردار، بازیکن باشگاه لورکوزن آلمان است، ولی از آنجایی که ژابی آلونسو، سرمربی اسپانیایی این تیم، علاقه چندانی به حفظ آزمون نداشت، تصمیم گرفت این بازیکن ایرانی را مشروط به تیم دیگری قرض دهد. مشروط به این دلیل که سردار تا سال ۲۰۲۷ با این باشگاه آلمانی قرارداد دارد و اگر تیمی او را میخواهد، باید رقم مدنظر لورکوزن را فراهم کند.
درباره سردار آزمون شرایط روشن است. لورکوزن او را به باشگاه رم در ایتالیا به مدت یک سال قرض داده است. در قرارداد منعقدشده بین طرفین، عنوان شده اگر در پایان یک سال، رم خواهان به خدمت گرفتن همیشگی سردار آزمون باشد، باید رقم ۱۲ میلیون یورو به باشگاه لورکوزن بپردازد. اینجا مسئله دردسرساز شده است. لورکوزن چند وقتی بود میخواست سردار آزمون را از زنیت به خدمت بگیرد. باشگاه روسی حاضر نمیشد سردار آزمون را با رقمی کمتر از ۲۰ میلیون یورو بفروشد. لورکوزن، ولی حاضر به پرداخت چنین رقمی برای این مهاجم ایرانی نبود. به این ترتیب، سردار قراردادش را با زنیت تمدید نکرد تا در آخرین فصل حضورش در روسیه بتواند بهعنوان بازیکن آزاد، زنیت را ترک کرده و به هر باشگاهی که دوست دارد، برود.
لورکوزن، ولی در میانههای همان فصل به مهاجمی جدید احساس نیاز پیدا کرد و از اینرو در توافقی با مسئولان باشگاه زنیت و از آنجا که فقط شش ماه به پایان قرارداد سردار مانده بود، با ۲.۵ میلیون یورو این ستاره ایرانی را خرید. سردار دقیقا از زمانی که به لورکوزن پیوست مصدوم بود و مدتها طول کشید تا بتواند اولین بازیاش را برای این باشگاه آلمانی انجام دهد.
پس در وهله نخست، لورکوزن سردار آزمون مصدوم را با ۲.۵ میلیون یورو به آلمان کشاند. سردار در لورکوزن چندان خوششانس نبود؛ علاوه بر مصدومیت، سرمربی تیم هم تغییر کرد تا نوبت به حضور ژابی آلونسو برسد. آلونسو، اما از همان روز نخست نشان داد چندان اعتقادی به این بازیکن ایرانی ندارد؛ چراکه با وجود درخشش سردار در زمانهای اندکی که به بازی گرفته میشد، باز هم حاضر نبود او را در دیدارهای بعدی در ترکیب اصلی بگذارد.
چنین شد که سردار برای حفظ آمادگی به پیشنهاداتی که به دستش میرسید، فکر میکرد. در برههای حتی او آماده حضور در باشگاه مارسی فرانسه هم شد، ولی در نهایت آن انتقال هم انجام نشد تا اینکه در ابتدای همین فصل، پیشنهاد جذابتری به دستش رسید؛ انتقال قرضی به باشگاه رم. این یکی به قدر کافی وسوسهکننده بود. رم با ژوزه مورینیو، تیم جذابی به نظر میرسید؛ آنها در آخرین روزهای نقلوانتقالات از خرید مهاجم نامی بازمانده بودند و سردار آزمون گزینه بسیار مناسبی برایشان محسوب میشد.
سردار با علم به اینکه رم به مهاجم نیاز دارد و فرصت بازی بیشتری در مقایسه با لورکوزن نصیبش میشود، راهی پایتخت ایتالیا شد. آن زمان، هواداران رمی استقبال خوبی از سردار ایرانی نداشتند و حتی از تصمیم مورینیو انتقاد میکردند. مشکل اصلی، ولی نه نارضایتی هواداران، بلکه بخت بد سردار بود؛ رم در آخرین ساعات بازمانده تا بستهشدن پنجره نقلوانتقالات توانست روملو لوکاکو را راضی کند و به خدمت بگیرد. به همین سادگی، سردار آزمونی که یکی از بختهای اصلی رم برای حضور در پیشانی خط حمله بود، با ورود لوکاکو به نیمکت دوخته شد.
به غیر از بخت بد، بدن رنجور سردار آزمون هم مزید بر علت شد؛ او علاوه بر روزهای پرشماری که در لورکوزن به دلیل مصدومیت از دست داد، در رم هم روزهای مشابهی تجربه کرد تا رفتهرفته از تفکرات سرمربی برای حضور در ترکیب اصلی دور شود. بعدها اتفاق بدتری هم رخ داد و ژوزه مورینیو که سردار آزمون را خریده بود (ولی چندان از او استفاده نمیکرد) از کار برکنار شد تا نوبت به دنیله دروسی برسد؛ یک مربی جدید با تفکراتی جدیدتر، ولی رفتاری مشابه با سردار آزمون.
سردار نه در عصر مورینیو و نه در عصر دروسی فرصتی برای درخشیدن آنچنانی در ترکیب رم به دست نیاورده است. نتیجه را میتوان به لحاظ آماری هم مورد بررسی قرار داد. این ستاره ایرانی از ۳۴ هفته کنونی در سری A در ۲۵ بازی در فهرست نهایی گنجانده شده که از این تعداد فقط در ۲۰ بازی به زمین فرستاده شده است. نکته نگرانکننده دقایق اندکی است که سردار بازی کرده است. او در ۲۰ مسابقه فقط سه بازی را در ترکیب اصلی حضور داشته و بقیه را بهعنوان بازیکن ذخیره به میدان رفته است. در این مدت هم فقط سه بار گلزنی کرده و دو بار پاس گل داده است. میانگین زمانی هر ۱۷۵ دقیقه یک گل برای سردار در لیگ، باعث شده تا حالا رمیها نسبت به خواستن او یا دائمیکردن قراردادش تردید داشته باشند.
البته آنها از داشتن این بازیکن ایرانی راضی هستند، ولی اعتقادشان بر این است که سردار آزمون با کارنامهای که از خود بهجا گذاشته، ارزش پرداخت ۱۲ میلیون یورو را ندارد. به این ترتیب، اگر لورکوزن از خواستهاش برای فروش سردار آزمون با چنین رقمی عدول نکند، آنوقت این بازیکن ایرانی باید دوباره به آلمان برگردد، اما از آنجا که آلونسو هم سبک سردار آزمون را چندان نمیپسندد، پس احتمالا او دوباره باید به تیم دیگری قرض داده شود. البته که اگر لورکوزن حاضر شود رقم فروش سردار را پایین بیاورد، شاید او باشگاه جدیدتری هم پیدا کند.
سردار همین روزها در فوتبال اروپا مشتری دارد، ولی بیش از داستان رقم و ارزش مالی این بازیکن، به نظر میرسد مصدومیتهای مکرر، مانعی برای محققشدن خواستههایش در فوتبال اروپا شده است. در این فصل در لیگ، او چهار بازی را به دلیل مصدومیت و پنج بازی را به دلیل حضور در اردوی تیم ملی از دست داده است. فصل قبلش در لورکوزن هفت بازی متوالی را به دلیل مصدومیت از دست داده بود و یک فصل قبلتر نیز که در نیمفصل دوم به این تیم آلمانی پیوست، در یک نیمفصل فقط پنج بازی را به دلیل مصدومیت در ترکیب قرار نگرفت.
هرچند این آمار فقط مربوط به بازیهای لیگ است، اما همین تعداد هم مشخص میکند که سردار باید فکری هم به حال بدن رنجورش در فوتبال اروپا کند.